معنی زاویه، بخش، بلوک (بویژه در سویس)، به بخش تقسیم , کردن (غالبا با tuo), معنی زاویه، بخش، بلوک (بویژه در سویس)، به بخش تقسیم پ کردن (غالبا با فعخ), معنی xاmdi، foa، fgml (fmdژi bc smds)، fi foa تrsdk , lcbj (yاgfا fا tuo), معنی اصطلاح زاویه، بخش، بلوک (بویژه در سویس)، به بخش تقسیم , کردن (غالبا با tuo), معادل زاویه، بخش، بلوک (بویژه در سویس)، به بخش تقسیم , کردن (غالبا با tuo), زاویه، بخش، بلوک (بویژه در سویس)، به بخش تقسیم , کردن (غالبا با tuo) چی میشه؟, زاویه، بخش، بلوک (بویژه در سویس)، به بخش تقسیم , کردن (غالبا با tuo) یعنی چی؟, زاویه، بخش، بلوک (بویژه در سویس)، به بخش تقسیم , کردن (غالبا با tuo) synonym, زاویه، بخش، بلوک (بویژه در سویس)، به بخش تقسیم , کردن (غالبا با tuo) definition,